پیشینه و مبانی نظری خانواده، آسیبهای خانواده و فحشا و روسپیگری
پیشینه و مبانی نظری خانواده،آسیبهای خانواده و فحشا و روسپیگری |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 178 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 109 |
توضیحات :
پیشینه و مبانی نظری خانواده،آسیبهای خانواده و فحشا و روسپیگری در 109 صفحه در قالب word قابل ویرایش.
بخشی از متن و فهرست مطالب :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خانواده،آسیبهای خانواده و فحشا و روسپیگری
فصل دوم- ادبیات موضوع
گفتار یكم- خانواده............................................................................. 12
تعریف خانواده......................................................................................... 14
اهمیت خانواده......................................................................................... 16
گفتار دوم - آسیبهای خانواده...................................................... 19
اختلاف خانوادگی....................................................................................... 22
خشونت خانوادگی....................................................................................... 24
تجاوز جنسی علیه زنان........................................................................ 26
تجاوز جنسی علیه كودكان................................................................... 29
فقر و انحرافات اجتماعی................................................................... 30
طلاق و انحراف............................................................................................ 36
اثرات اعتیاد والدین بر فرزندان............................................... 42
بزهكاری یكی از افراد خانواده.................................................... 44
گفتار سوم- روسپیگری.......................................................................... 46
تعریف فحشا و روسپیگری..................................................................... 46
الف) بررسی تاریخچه روسپیگری در ملل ابتدایی................. 48
ب) بررسی تاریخچه روسپیگری در ایران..................................... 54
یافتههایی از اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران در چهارچوب مسأله روسپیگری...................................................................................................... 57
گفتار چهارم- مبانی نظری .............................................................. 61
مقدمه............................................................................................................. 61
الف) تئوریهای جامعهشناسی.............................................................. 63
نظریه كنترل.............................................................................................. 63
هیرشی و نظریه علقه اجتماعی......................................................... 64
ساترلند و پیوند افتراقی................................................................ 68
نی و نظریه روابط خانوادگی........................................................... 72
تئوری کنترل متعادل .......................................................................... 76
خانواده و تئوری ارتباطات نسبی................................................. 77
ثورن بری و نظریه تكاملی................................................................ 80
نظریه یادگیری اجتماعی بندورا.................................................... 84
نظریه دین و مذهب.................................................................................. 85
تئوری امیل دوركیم............................................................................... 87
نظریه ماركس .................................... 88
ب) تئوریهای روانشناسی..................................................................... 89
تئوری سالیوان......................................................................................... 89
تئوری واكنش به رویدادهای آزاردهنده بركوتیز................. 90
روانشناسی فانون (Fanon) ................................................................. 90
نظریه درماندگی آموخته شده........................................................... 91
چارچوب نظری تحقیق .............................. 92
مدل نظری تحقیق....................................................................................... 94
مروری بر تحقیقات.................................................................................. 95
فرضیه های پژوهش104
گفتار یکم : خانواده
مطالعات انجام یافته توسط متخصصان علوم اجتماعی و دستورات و راهنماییهایی كه پیامبران الهی برای هدایت و رشد و كمال و تربیت انسانها از منبع وحی ابلاغ كردهاند، بر نقش نهاد خانواده به عنوان اصلیترین كانون پرورش و تربیت تأكید شده است.
خانواده نهاد اجتماعی همگانی و با دوامی است كه از دیر باز و از دوران ما قبل تاریخ وجود داشته است. استحكامی كه خانواده در روابط اجتماعی افراد ایجاد میكند و روابطی كه بر آورنده مهمترین نیازها و خواستهای حیاتی آدمی است، باعث شده كه به رغم مخاطرات بسیار بعنوان نهادی كه حیات اجتماعات انسانی بدان وابسته است، باقی و پایدار بماند.
در همه تعریفها، بدون استثناء، خانواده واحدی از اجتماع قلمداد شده است، یعنی جامعه از مجموعه خانوادهها تشكیل میشود، بقاء خانواده و موفقیت و شكست جامعه وابسته به خانواده است. اگر خانواده محیطی سالم برای پرورش روح و جسم افراد باشد، در سلامت جامعه مؤثر است.
«خانواده» زنجیره ارتباطی اجتماعی و تضمینكننده آرامش و ثبات جامعه است. كودكان نخستین وابستگیهای عاطفی نزدیك و صمیمی خود را در خانواده بر قرار میسازند و درونی كردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در آن آغاز میكنند
(یان رابرستون، 1372 : ص11).
كاركرد عاطفی "خانواده" از نیاز انسان به محبت و وابستگیهای عاطفی ناشی میشود. بدون وجود محبت و احساس پیوستگی، خانواده ممكن است با مشكلات عاطفی و روانی مواجه گردد. كودك، درس محبت، رحم و شفقت، نیكوكاری، وفاداری، صفا، خلوص. راستی، شجاعت. فروتنی و سایر سجایای انسانی را در نخستین سالها در زندگی خود در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر میآموزد. نیاز به محبت از مباحث اصلی در روانشناسی تربیتی روانكاری است. كارن هورنای محور اساسی مطالعات خود را نیازهای اساسی قرار داده و بر محبت و برخورداری از آن در سالهای اولیه زندگی تأكید میورزد.
آدلر میگوید: كودك از نخستین لحظه تولد میخواهد خود را به مادرش بچسباند و مادر تا مدت درازی میگوید عمدهترین نقش را در زندگی كودك بازی میكند و نقش مؤثری در ابراز مهر و محبت دارد (كی نیا، 1373 : ص70). كمبود محبت غالباً از عوامل مؤثری است كه نوجوانان و جوانان را به سوی «انحراف» اجتماعی سوق میدهد. دختر نوجوانی كه كمبود محبت دارد به هر كسی كه سر راه او قرار میگیرد و به او اظهار محبت میكند علاقهمند میشود و چه بسا در این مسیر تباه میشود.
تعریف خانواده
خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها، كه با هم زندگی میكنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند (آقابیگلویی و همكاران 1380 : 13). برگسی و لاك در اثرشان خانواده به سال 1953 مینویسند: «خانواده گروهی است متشكل از افرادی كه از طریق پیوند زناشویی، همخونی و یا پذیرش (به عنوان فرزند) با یكدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشتركی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میكنند» (ساروخانی باقر، 1370 ص135).
مك آریو مینویسد: «خانواده گروهی است دارای روابط جنسی چنان پایا و مشخص كه به تولید مثل و تربیت فرزندان منجر میگردد» (همان منبع 1381 : 135).
خانواده از دیدگاه كاركردگرایان : واحدی است كه تنظیم رفتار جنسی، جایگزین كردن اعضاء، جامعهپذیری مراقبت و نگهداری از كودكان، حمایت عاطفی و تعیین جایگاه اجتماعی را به عهده دارد. خانواده در مفهوم اختصاصی آن یك گروه اجتماعی است كه در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده میشود. تولید مثل به شیوه مشروع امكانپذیر میگردد. در مقال جامعه، از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است. گونههای خاص مستحكمی از احساسات و عواطف ایجاد و تقویت و بالاخره اینكه یك واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است (محسنی، منوچهر 1379 : 200).
اداره سرشماری ایالات متحده خانواده را به صورت: «گروهی متشكل از دو یا چند نفر كه از طریق تولد، ازدواج یا فرزند خواندگی با یكدیگر مرتبط شده و در یك منزل با هم زندگی میكنند» تعریف كرده است (ساموئل كلادینك 1382 : 24).
سالوادور مینوچین[1] (1974) كه پیشگام خانواده درمانی ساختی است خانواده را مكمل جامعه میداند و ابراز میكند كه خانواده سیستمی است كه عملكرد آن از طریق الگوهای مراودهای صورت میگیرد، او عقیده دارد كه ارگانیسم خانواده بیش از پویاییهای زیستی- روانی یكایك اعضایش است. در دیدگاه سیستمی، خانواده موجودی است كه اعضاء و اجزاء آن با هم تغییر میكنند و به هنگام انحراف، برای حفظ تعادل خود فعال میشوند. طبق این تعریف اولاً رفتار اعضاء خانواده تابعی از رفتار سایر اعضاء خانواده است و در ثانی خانواده هم مانند هر سیستمی متمایل به حفظ تعادل است، در این تعریف بر تعامل متقابل اعضاء تأكید شده است (بهاری 1381 : 10) و سرانجام در اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است كه خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در جهت آسان كردن تشكیل خانواده، پاسداری از قداست ان و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
اهمیت خانواده
خانواده از بدو پیدایش خود همچون حریمی امن برای افراد جامعه ایفای نقش نموده است. هر چند كه در بستر زمان، این نظام كوچك اجتماعی دستخوش تغییرات فراوان گردید. لیكن هیچگاه از حیات جمعی بشر جدا نماند. همیشه پا بر جای است و هیچ آسیبی را نمیتوان سراغ گرفت كه بی تأثیر از مسایل نظام خانواده باشد.
خانواده، زنجیره ارتباطی اجتماع و تضمین كننده آرامش و ثبات جامعه بوده و خواهد بود و واحدی است كه كودكان نخستین وابستگیهای عاطفی نزدیك و صمیمی خود را در آن برقرار میسازند زبان را یاد میگیرند و درونی كردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در آن آغاز میكنند. نفوذ خانواده را در تربیت كودكان از دو جهت میتوان مطالعه كرد یكی از جهت كنش اجتماعی آن، كه تأمین ارزشها و ایجاد صمیمیت و همكاری میان اعضاء خانواده است و دیگری كنش روانی خانواده كه در حقیقت پایههای شخصیت كودكان را پیریزی مینماید و به فعالیتها، افكار و عواطف آینده آنان شكل خاص میبخشد، روانشناسان نشان دادهاند كه تربیت سالهای اولیه كودكی از نظر پیدایش خصوصیات و حالات معینی در انسان، تأثیر بسیار عمیقی دارد (صانعی 1373 : ص193).
اهمیت خانواده برای عدهای از روانشناسان به اندازهای است كه عدهای بر آن شدند كه به جای روان درمانی فرد، از طریق روان درمانی خانواده كژ رفتاریها را بهبود بخشند و سلامت روحی را به افراد باز گردانند، خانواده هم میتواند در پرورش استعدادهای نوجوانان و همنوایی او با جامعه و هم در به انحراف كشاندن و ناهمنوایی نوجوانان با اجتماع تأثیر شگرف داشته باشد.
اصولاً محیطهای نامساعد خانوادگی سبب بار آمدن فرزندان ناسازگار و ناامن میشود. فضای خانوادگی نامناسب و متشنج، بهداشت روانی نوجوان را در معرفی تهدید قرار میدهد. و صدماتی برای او وارد میكند كه در دورههای بعدی عمر فرد به گونهای ظاهر میشود.
جامعهشناسان خانواده را یكی از شالودههای اساسی حیات اجتماعی محسوب میكنند. به همین جهت وظایفی كه به عهده اوست بسیار سنگین و در خور اهمیت فراوانند، تعلیم و تربیت فرزندان كه مردان و زنان فردای اجتماع را تشكیل میدهند و مسئولیت آینده به دوش انان است و همچنین پرورش شخصیت نسل آینده از عمدهترین وظایف خانواده است و باید از اعضای خود افرادی مفید بسازد و با اجتماعی كردن و تطبیق دادن آنها با جامعهای كه در آن زندگی میكنند عناصر سودمندی را تحویل اجتماع دهد.
[1] - Salvador minuchin